حسن بن ابیعقیل عمانیدر این نوشتار زندگی نامه تفصیلی ابن ابی عقیل عمانی آورده شده است. [۱]
گلشن ابرار، ج۸.
این متن، ذیل عنوان حسن عمانی در کتاب گلشن ابرار آمده است.(متوفی: حدود ۳۲۹ق)۱ - در یک نگاهنام این عالم فرهیخته دوره غیبت صغری ـ اواخر سده سوم و اوائل سده چهارم قمری ـ حسن است و دو کنیه (ابو علی و ابو محمد) دارد و دور از حقیقت نیست که یک شخص دو کنیه داشته باشد. لقب هم دارد. ۱ - ابن ابی عقیل ۲ - حذاء: منسوب به کفاشی یا بازار کفش فروشان. ۳ - عمانی: چون زادگاه، محل رشد خود یا زندگی اجدادش عمان بوده است. [۴]
فهرست طوسی، شیخ طوسی، ص۱۹۴.
[۶]
رجال العلامة الحلی، علامه حلی، ص۴۰، ش۹.
[۷]
ریاض العلماء، ج۱، ص۱۴۸.
[۸]
ریاض العلماء، ج۱، ص۲۰۳.
[۹]
ریاض العلماء، ج۱، ص۲۰۹.
[۱۱]
تنقیح المقال، ج۱، ص۲۰۱.
[۱۳]
معجم الثقات، چ جامعه مدرسین، قم.
نام پدرش نیز علی است. برخی نام دیگری برای پدرش ذکر کردهاند که مورد توجه واقع نشده است. زندگی نامه نویسان به تاریخ تولد، زادگاه، محل رشد و نمو و تحصیل و استادان او اشارهای نکردهاند. ۲ - جد ابن ابی عقیلدرباره پدرش علی اطلاعی در دست نیست، ولی در مورد جدش ابوعقیل برخی میگویند نامش یحیی بن متوکل (مدنی حذاء) است که ظاهرا زادگاه و محل کسب حدیث توسط وی مدینه بود، لذا او را یکی از تابعان و محدثان دانستهاند. یحیی بن متوکل بعد از اینکه سالیان درازی در زادگاهش زندگی کرد، به شهر کوفه هجرت کرد و به کوفی مشهور شد. برخی از زندگینامه نویسان غیر شیعی به شدت به او تاخته، وی را در نقل حدیث ضعیف شمردهاند و به روایاتی که از او نقل شده است، اعتنا نکردهاند، در مقابل گروهی از عالمان شیعی، همین مسئله را نشانه گرایش او به اهل بیت علیهمالسّلام ، میدانند و شاید به همین دلیل از مدینه به کوفه (دیار محدثان شیعه) هجرت کرده بود. ابو عقیل یحیی بن متوکل یا برخی از فرزندانش از کوفه به سرزمین عمان هجرت کرد و ظاهرا در سال ۱۶۷ق چشم از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت. [۱۹]
طبقات اعلام الشیعة، ص۹۶.
[۲۰]
روضات الجنات، ج۲، ص۲۵۹.
۳ - وصی و معاصراناز فقیهان اواخر سده سوم، و اوائل سده چهارم بود که تقریبا با دوره غیبت صغری منطبق است. در این مقطع محدثان برجسته و بزرگی در جهان تشیع پرورش یافتند و اخبار و روایات امام علیهمالسّلام را سامان دادند و نهضت عظیمی را در حوزه نشر اخبار به پا کردند. برخی از آنان عبارتند از: احمد بن محمد بن خالد برقی قمی ، (نویسنده محاسن و متوفای: ۲۸۰ق)، [۲۱]
ستارگان حرم، ج۱، ص۲۷.
محمد بن حسن بن فروخ صفار قمی (نویسنده بصائر الدرجات و متوفای: ۲۹۰ق)، [۲۲]
ستارگان حرم، ج۲، ص۱۷.
عبدالله بن جعفر حمیدی قمی (نویسنده قرب الاسناد)، [۲۳]
ستارگان حرم، ج۲، ص۱۷.
علی بن بابویه قمی، [۲۴]
ستارگان حرم، ج۲، ص۱۷.
محمد بن یعقوب کلینی (نویسنده الکافی و متوفای: ۳۲۹) [۲۵]
گلشن ابرار، ج۱، ص۱۶.
و جعفر بن محمد بن قولویه (نویسنده کامل الزیارات و متوفای ۳۶۹) [۲۶]
رجال نجاشی، نجاشی، ص۲۵۱.
[۲۷]
هدیة الاحباب، ص۸۳.
این مقطع از حیات فرهنگی دانشمندان شیعی عصر گرایش به حوزه حدیث و رونق گسترش آن بود و ابن ابی عقیل که در چنین عصری زندگی میکرد، به کاوش در این میراث مکتوب پرداخت، اما با رویکردی جدید که سرفصل تازهای در رشد علمی شیعه بود. ۴ - افقهای نواو مانند معاصران خود فقط به سر و سامان دادن به اخبار بسنده نکرد بلکه به تفکر و ژرف نگری در آنها پرداخت و در این راستا اصول فقه را فرا گرفت و بر بنیاد این ساز و کارها، احکام الهی را از منابع چهارگانه آن ( کتاب، سنت، عقل و اجماع) استنباط کرد و چنین است که جایگاه رفیع و والای او در حوزه اجتهاد ـ به معنای اصطلاحی ـ بی بدیل است. [۲۸]
فوائد الرجالیة، علامه بحر العلوم، ج۲، ص۲۱۲.
[۲۹]
فوائد الرضویة، ص۱۰۲.
[۳۰]
ریحانة الادب، ج۷، ص۳۶۱.
[۳۲]
وحید بهبهانی، علی دوانی، ص۶۴.
۵ - از منظر فقیه شناسانآراء و اندیشههای فقاهتی ابن عقیل در رشد فقه شیعی، نقش مهمی داشت و این حقیقت در کلام دانشوران علم رجال به خوبی بازتاب یافته است. به برخی از این سخنان اشاره میشود. فقیه و متکلم و چهره موجه، امامی برجسته [۳۵]
رجال طوسی، شیخ طوسی، ص۴۷۱.
که آراء و اندیشههای فقهی او را در جای جای کتابهای خود مطرح کردم. [۳۶]
رجال علامه حلی، ص۴۰.
او یکی از اعیان فقیهان و مجتهدان شیعه، و بزرگی از بزرگان این طائفه است، دانشمند کامل، فاضل گرانمایه، فقیه، متکلم، متبحر، استاد بزرگ فقه [۳۷]
مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۳۷.
دانشور فرزانه، چهره نامور شیعه، یکی از ستونهای دانش، مؤسس در فقه، پژوهنده در دانشهای دینی، اهل اندیشه در دانشهای عقلی [۴۰]
تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام، ص۳۰۳.
فاضل و مشهور است. [۴۱]
. الوجیزة، علامه مجلسی، ص۱۸۸.
اشتهار و جایگاه والای او و منزلت علمی و عملی اش در بیان عالمان شیعی ما را از اطاله سخن بی نیاز میکند. [۴۲]
معجم الرجال، ج۵، ص۲۳۰.
از این رهگذر است که شیخ مفید با تمام عظمت خود، از ابن ابی عقیل ستایش میکند. [۴۳]
رجال نجاشی، ص۳۶.
و علامه بحر العلوم میگوید: مرتبه بلند و برازندگی این استاد فرزانه شیعی و عالم جلیل در دو حوزه فقه و کلام آن چنان رفیع و والا است که نیاز به بیان آن نیست. [۴۴]
فوائد الرجالیه، علامه بحر العلوم، ج۲، ص۲۱۲.
۶ - نکته مهمنجاشی میگوید: جعفر بن محمد بن قولویه قمی گفته است: حسن بن علی بن ابی عقیل در مکتوبی به من ـ ابن قولویه ـ اجازه داده است کتاب المستمسک بحبل آل الرسول و سایر کتابهای او را روایت کنم. [۴۵]
رجال نجاشی، ص۳۶.
[۵۰]
فوائد الرضویة، ص۱۰۲.
از کنیههای ابو علی و ابومحمد شاید بتوان حدس زد که او فرزندانی بنام علی و محمد داشته است.۷ - آثار مکتوبابن ابی عقیل، در راستای نشر، کتابهای متعددی در فقه و کلام و اثبات امامت امامان شیعه نوشت. از سخن نجاشی بر میآید که او کتابهای زیادی نوشته است، ولی از میان آنها فقط دو اثر او در جامعه شیعه انتشار یافته است. ۱ - المستمسک بحبل آل الرسول علیهمالسّلام : اثری فقهی و استدلالی است و در روزگار مصنف نشر پیدا کرد. این کتاب نزد ابو العباس نجاشی و شیخ مفید و شیخ طوسی و در دسترس آنان بود، حتی ابن ادریس نویسنده السرائر (متوفای ۵۹۸ق) مینویسد: این کتاب که اثر بسیار جالب و ارزندهای است، نزد من هست. [۵۲]
جامع الرواة، محمد علی اردبیلی، ج۱، ص۲۰۹.
[۵۳]
وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج۲۰، ص۱۶۱.
[۵۶]
لغتنامه دهخدا، ج۲، واژه ابن.
همین کتاب نزد شیعیان و پیروان اهل بیت معروف بوده است. ۲ - الکر و الفر: این اثر بعد کلامی دارد و برای اثبات امامت و خلافت بلافصل حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام و سایر امامان معصوم نوشته شده است. نجاشی میگوید: «این کتاب بسیار عالی و ملیح و مورد پسند است. تمام مسائل مورد اختلاف بین شیعه و اهل سنت را بگونه جالب روشن ساخته و مورد بررسی و پژوهش قرار داده، من این کتاب را نزد استادم شیخ مفید قرائت کردم و او گوش فرا میداد.» [۵۷]
رجال نجاشی، ص۳۹.
این دو اثر تا اواخر سده ششم و نزد عالمان شیعی بود، ولی امروزه خبری از آنها نیست. ۸ - ویژگیها۸.۱ - اولین مجتهد شیعیاولین کسی است که استنباط احکام فقهی و مسائل شرعی را بر اساس قواعد کلی وارد در کتاب و سنت پایه گذاری کرد و از حدود عبارتهای نصوص و الفاظ وارد در کتاب و سنت خارج شد بدون اینکه از اصول و قواعد کلی مورد رضایت اهل بیت علیهمالسّلام خارج گردد و دچار قیاس و استحسان و غیره شود. در میان عالمان شیعی، مشهور است که او اولین کسی است که فقه را تهذیب و در آن استعمال نظر کرد و بحث فروع دین را از اصول آن جدا ساخت، پس از او ابن جنید اسکافی این روش را تداوم بخشید. به گفته پژوهشگر روزگار ما، مرحوم استاد علی دوانی اگر ما ابن ابی عقیل را اولین مجتهد شیعی به معنای اصطلاحی و متعارف بنامیم، شاید سخنی بی مورد نگفته باشیم. [۵۹]
الجامع فی الرجال، ص۵۱۸.
[۶۰]
الجامع فی الرجال، ص۴۶۹.
[۶۱]
الجامع فی الرجال، ص۵۳۸.
[۶۲]
قصص العلماء، ص۴۲۹.
[۶۴]
دائرة المعارف تشیع، ج۱، ص۲۹۹.
[۶۵]
ریاض العلماء، ج۱، ص۲۰۹.
[۶۶]
و حید بهبهانی، علی دوانی، ص۶۴.
[۶۷]
تاریخ فقه و فقها، ص۸۵.
گر چه برخی از دانشوران معاصر میگویند ابن ابی عقیل نخستین مجتهد شیعی نیست بلکه دهها سال پیش از او و در میان اصحاب امامان گروهی بودند که اجتهاد ـ رد فروع بر اصول ـ میکردند و در مسائل شرعی فتوی میدادند مانند یونس بن عبد الرحمن، ابان بن تغلب و فضل بن شاذان و غیره، [۶۸]
الموسوعة الفقهاء، المقدمة، جعفر سبحانی، ج۲، ص۲۳۳.
اما به نظر میرسد آن گونه اجتهاد و فتوی در مسائل شرعی بسیار بسیط و محدود و در راستای برخی مسائل شرعی بود، ولی ابن ابی عقیل به شکل گسترده و در تمام ابواب فقه از عنصر اجتهاد مصطلح بهره جست.۸.۲ - روش فقهیروش فقهی ابن ابی عقیل، چنانچه از فتاوی و آراء او بر میآید، بر قواعد کلی قرآنی و احادیث مشهور و مسلم استوار بود. در جایی که قاعده کلی در قرآن بود و احیانا در پارهای از اخبار انشائی برای آن ذکر شده بود، ولی کلیت و عموم مزبور را حفظ میکرد و به آن احادیث توجه نمیکرد، مگر اینکه آن احادیث قطعی باشد، البته در دوره وی وضع بسیاری از احادیث روشن بود و نظرات امامان در اصول و مبانی بنیادین حقوقی، به خاطر اختلافات روایتی دچار ابهام فراوان نشده بود. به همین دلیل بسیاری از روایات را که او در کتب خود به ائمه نسبت داده، مورد قبول دانشمندان شیعی پس از او قرار میگرفت. از مبانی اجتهادی ابن عقیل عمل نکردن به خبر واحد بود، او جز به خبر متواتر عمل نمیکرد، لکن در اخبار زیادی ادعای تواتر میکرد. (استاد جعفر سبحانی بر اینگونه روش نقد دارد و میگوید این سبک و سیاق برای فقه فاجعه آفرین است.) [۶۹]
قاموس الرجال، ج۳، ص۲۹۸.
[۷۰]
موسوعة الفقهاء، المقدمة، ج۲، ص۲۳۴.
[۷۱]
تاریخ فقه و فقهاء، ص۸۵.
۸.۳ - شهرت جهانیابن ابی عقیل، با نگارش کتاب گرانسنگ «المتمسک بحبل آل الرسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم » که مجموعه آرا و نظرات اجتهادی او در ساحت مسائل فقهی بود، گام نخست را در راستای ترویج و توسعه استنباط احکام شرعی برداشت. این اثر به سرعت جایگاه خود را در میان رهبران شیعی به دست آورد، به گونهای که زبانزد خاص و عام شد و شیعیان برای عمل به وظائف دینی و مسئولیت شرعی خود، بدین کتاب مراجعه و به فتاوای ابن ابی عقیل به عنوان یک صاحب نظر و مجتهد عمل میکردند. این کتاب که احتمالا در عمان یا بغداد تالیف شد، به دورترین قلمرو جهان اسلام هم رسید. نجاشی که به عصر ابن ابی عقیل نزدیک بود و این کتاب را در بیان کتابهای خویش داشت و آن را نزد استادش قرائت کرده بود، مشهور بودن این میراث مکتوب را چنین بازگو میکند: «کتاب المستمسک بحبل آل الرسول، در مجامع شیعه و پیروان اهل بیت علیهمالسّلام چنان معروف است که هر کس از حاجیان خراسانی ـ خراسان بزرگ چندین سده قبل که شامل چندین کشور و پهنه وسیعی از جهان اسلام بود ـ که به بغداد میآمدند، از این کتاب جستوجو میکردند و چندین نسخه از آن را خریداری و با خود به دیارشان میبردند. («و منها کتاب المستمسک بحبل آل الرسول، کتاب مشهور فی الطائفة. وقیل ما ورد الحاج من خراسان ان طلب و اشری منه نسخ.» ) ۸.۴ - عنایت به آراء فقهیدر محیط علمی اندیشههای کسانی مورد نقد و تحلیل قرار میگیرد که از متانت دلیل برخوردار باشد از این رهگذر است که آرای فقهی ابن ابی عقیل عمانی در سرتاسر فقه مشاهده میشود و از دیرباز نوابغ بزرگ فقه شیعه، مانند ابن ادریس حلی، علامه حلی، شهید اول و شهید ثانی، محقق اول ـ نویسنده شرایع ـ، و سید محمد صاحب مدارک، و نویسنده جواهر الکلام عنایت ویژهای به آنها داشتهاند و مورد ارزیابی موشکافانه قرار میدادند. اخیرا کتابی از ناحیه مؤسسه معجم فقهی، تالیف شده است که در آن به تمام آراء او در کتابهای فقهی پرداخته شده است. [۷۳]
خلاصة الاقوال فی الرجال، ص۴۰.
[۷۴]
حیاة ابن ابی عقیل العمانی و فقه.
۸.۵ - فتواهای نادر در مسائل فقهی۱ - بیشتر فقیهان شیعه فتوا میدهند اگر آب قلیل ـ کمتر از کر ـ با چیز ناپاک ـ نجس ـ برسد، ناپاک میشود، ولی ابن ابی عقیل میگوید: اگر آب قلیل به چیر ناپاک برسد و رنگ یا بو و یا مزه او تغییر نکند، نجس نمیشود. [۷۵]
مستمسک العروة الوثقی، سید محسن حکیم، ج۱، ص۱۴۸.
[۷۶]
ریاض العلماء، ج۱، ص۲۰۶.
[۷۷]
ادوار اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ص۲۲۸.
لازم به یادآوری است که بزرگانی مانند سید معز الدین محمد صدر اصفهانی و قاضی شوشتری، و فیض کاشانی و آقا جمال خوانساری موافق نظر ابن ابی عقیل هستند. [۷۸]
مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۲۷.
[۷۹]
ریاض العلماء، ج۱، ص۲۰۶.
[۸۰]
ادوار اجتهاد، ص۲۲۸.
۲ - او ابراز میدارد در نمازهای مستحبی که معمولا دو رکعتی خوانده میشود، اگر در رکعت اول بعد از خواندن سوره حمد، سورهای را قرائت کند، حالا اگر بخشی از آن سوره را بخواند و به رکوع رود و سجدهها را انجام دهد، در رکعت دوم میتواند از همانجا که سوره را ناتمام رها کرده، نماز را بخواند و نیاز به خواندن سوره حمد نیست. [۸۱]
ریاض العلماء، ج۱، ص۲۰۷.
۳ - طهارت ذاتی اهل کتاب ـ یهود و نصاری ـ و آنان که در حکم آنان هستند، مانند مجوس. ۴ - حلال بودن صید و ذبایح اهل کتاب. ۵ - ثبوت ولایت برای دختر باکره فقط برای پدر، جد پدری و غیر آن. ۶ - لزوم حضور ولی دختر و دو شاهد عادل در وقت اجرای عقد دائم. ۷ - واجب بودن دعا، هنگام رؤیت هلال ـ اول ماه ـ به دعای ویژه و ماثور. ۸ - باطل نشدن روزه، با سرفرو بردن در آب. ۹ - وجوب غسل برای احرام. ۱۰ - مستحب نبودن مضمضه و استنشاق کردن در زمان وضو گرفتن. ۱۱ - واجب بودن قنوت در نماز و باطل شدن نماز با ترک عمدی آن. ۱۲ - مشروع نبودن عمره بیش از یک مرتبه در سال. ۱۳ - واجب بودن طهارت داشتن در سعی بین صفا و مروه، مانند طواف. ۱۴ - واجب نبودن پرداخت زکات در مال نابالغ و انسان دیوانه. ۱۵ - واجب بودن قطع و بریدن دست دزد چه از خانه مردم دزدی کند یا از مسجد یا بازار. ۱۶ - نجس شدن آب چاه با ملاقات با نجس، اگر چه کمتر از کر باشد. ۱۷ - جایز بودن وضو با آب مضاف. ۱۸ - ثابت شدن وقت مغرب به پنهان شدن قرص خورشید در افق. ۱۹ - جایز بودن اعتکاف در هر مسجد گرچه مسجد جامع نباشد. [۸۲]
ادوار اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ص۲۳۰.
برخی از محققان بر این باورند نقل فتاوای شاذ و نادر از ابن ابی عقیل شاید به این دلیل بود که وی به عنوان یک فقیه در عمان بود و ارتباط او با مراکز علمی و فقهی ضعیف بود، و با عدم آگاهی کامل از فتاوای مشهور، این فتاوی از وی صادر شده است. [۸۳]
موسوعة الفقهاء، المقدمة، ج۲، ص۲۳۵.
تاریخ و مکان رحلت و آرامگاه این عالم فرزانه نیز همچون ولادت او نامعلوم است ولی استاد جعفر سبحانی مینویسد: ابن ابی عقیل در حدود ۳۲۹ق از دنیا رفت. [۸۴]
موسوعة الفقهاء، المقدمة، ج۲، ص۲۳۵.
۹ - پانویس
۱۰ - منبعسایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«حسن عمانی». |